به یادتان هست چندروز قبل از حمله ایالات متحده به عراق، صدام حسین رئیس جمهور / دیکتاتور عراق چقدر لاف می زد و در بغداد اینطرف و آنطرف می رفت و قاطی مردمش می چرخید و به شعارهایشان تبختر می کرد. به یاد دارید چقدر پشتش به ارتشش و گارد ریاست جمهوری اش و حزب بعثش گرم بود؟ و در نهایت به یاد دارید حتی یک ماه هم طول نکشید تا دولت (دولت؟!) و پایتخت سقوط کردند؟
به نقل از ویکی پدیا فارسی: شبکههای ماهوارهای جهانی در ۱۵ فروردین (۴ آوریل) تصویر رهبر عراق را در حالی که توسط طرفدارانش احاطه شده بود و در خیابانهای پایتخت بمبارانشدهاش قدم میزد پخش کردند. دود حاصل از سوختن نفت در دوردست قابل مشاهده بود. در حالی که نیروهای زمینی ائتلاف به رهبری آمریکا در حال پیشروی به سمت پایتخت بودند، صدام حسین با لبانی خندان به مردم سلام کرده و با شعارهای آنها همراهی میکرد. دولت و ارتش عراق در طول سه هفته پس از حملهٔ آمریکا و همپیمانانش در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ (۲۰ مارس ۲۰۰۳) نابود شدند. با شروع ماه آوریل (اواسط فروردین) نیروهای ائتلاف بخش زیادی از عراق را اشغال کرده بودند. مقاومتهای بسیار ضعیف ارتش عراق یا به راحتی در هم میشکستند و یا تبدیل به تاکتیکهای پارتیزانی میشدند. این وضعیت، نشاندهندهٔ خروج کنترل از دست صدام بود.
اینها همراه با اخباری که این روزها می خوانم، همه ناخودآگاه من را به مقایسه می اندازند. بیایید با هم چند تیتر را مرور کنیم:
- فرمانده كل سپاه: امریکا جرأت حمله به ایران را ندارد
- فرمانده نيروي زميني ارتش: آمريکا توان حمله به ايران را ندارد
- احمدینژاد: در صورت حمله به ایران، پاسخ ما کره زمین را شامل میشود
- سرلشگر صفوي: چنانچه آمريكا به جنگ زميني بيايد، بسيجيان وي را تكهپاره ميكنند
- رئیس اداره عملیات ستاد کل نیروهای مسلح: در صورت حمله آمریکا به ایران، اسرائیل را نابود خواهیم کرد
قضاوت با شما