Crash

فکر می‌کنی می‌دونی کی هستی ولی باور کن، خیال خامه.

Crash P

دو تا مساله، اول اینکه در اثر زیاد فیلم دیدن، خیلی کم پیش میاد فیلمی سورپرایزم کنه و بهش 10 بدم. چقدر کم؟ انقدری که توی 752تا فیلمی که دیدنشون رو جایی ثبت کردم، تا الان فقط به 19 تاشون نمره ده دادم. مساله بعدی بازم کم پیش میاد، اینکه فیلم 10 گرفته رو دوباره ببینم و از نمره‌اش کم نکنم. هرچند مورد دوم، یک میخ محکم‌تر برای همون مورد اوله.

از لحاظ تکنیکی، کرش به دو علت فیلم خوبیه. علت اول کلی جوایزه معتبره. سه تا اسکار در سه زمینه اصلی بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی و بهترین ادیت و سه نامزدی اسکار؛ و دو بفتا خودشون حجت هستند. علت دوم فیلمنامه خیلی خیلی خوبه. در فیلم شخصیت‌های زیادی هست و حدود 10 داستان متفاوت. داستان‌هایی که در این روزها با هرکدومشون فیلمی حداقل یکساعت و نیمه می‌سازن، در یک مجموعه نزدیک به 2 ساعته به بهترین شیوه گرد هم اومدند و با ظرافت به همدیگه ارتباط پیدا می‌کنند. فیملنامه رو می‌شه به یک کتاب داستان‌های کوتاه مرتبط تشبیه کرد. جالبه که ماجراهای یک خانواده ایرانی مهاجر جزئی از داستان فیلمه.

اما علت علاقه شخصی من به فیلمی که سعی می‌کنم حداقل دو سال یکبار از نو تماشاش کنم، پیام توش برای منه. آدم‌ها سیاه و سفید نیستند و در همه موقعیت‌ها، واکنش یکسان نشون نمیدن؛ آدم‌ها رو نباید قضاوت کرد چون هیچی ازشون نمی‌دونیم. اغلب یادمون میره زندگی خودمون، از تکه‌های بزرگ تا خرده ریزه‌هاش چقدر روی اعمال و رفتارمون اثر گذاره و با همین فراموشی و نادانستگی، در مورد دیگران قضاوت می‌کنیم. اگر خواستیم اصول قضاوت نکردن رو به یکی یاد بدیم یا خودمون یاد بگیریم، حتماً باید کرش رو تماشا کنیم.