بهار برای اغلب آدمها اسم دیگر عاشقیست، برای من «باران» است و «برف». حتی شده با 3 ساعت توی ترافیک ماندن که چسبیده باشد به ولنتاین و رسیدن به خانهی تنهاییام.
*عنوان بخشی از ترانه Bring me to life از Evanescence
بهار برای اغلب آدمها اسم دیگر عاشقیست، برای من «باران» است و «برف». حتی شده با 3 ساعت توی ترافیک ماندن که چسبیده باشد به ولنتاین و رسیدن به خانهی تنهاییام.
*عنوان بخشی از ترانه Bring me to life از Evanescence
از یکسال پیش چی یادم میاد؟ یادم نمیاد چند ماه بود جدا شده بودم. اصلاً تاریخش رو نمیدونم. یادم میاد تازه از کارم اومده بودم بیرون. یادم میاد خودم رو با خواب و فیلم و خونهی تنهای بدون هیچکس خفه کردم. همین!
الان هم فرقی نکرده. دو تا کار عوض کردم و توی دومی هستم. مطمئناً بیشتر از اون روزها خستهام و مطمئناً پیرتر شدم. بزرگتر؟ مطمئن نیستم. هنوزم دلم میخواد بمونم توی خونه و خودم رو با اونهایی که ذکرشون رفت خفه کنم. نمیدونم به عقب میرم یا به جلو؟ به یک میخ، لنگر یا ستون احتیاج دارم که هی دور خودم نچرخم. حرکتشم نخواستم. همون به سکون برسم. شایدم الان در سکونم و دنیا داره دور سرم میچرخه.