همیشه در دل می‏گفتم اینهایی که برای وبلاگ یکساله‏شان سالگرد می گیرند و متنشان را با هنرمندی پر از گل و بلبل می کنند چه خوشحالند! پس اینهایی که چندین سال است آرشیو وبلاگشان طویل شده باید چه سالگردهایی بگیرند!

گفتم خب، من گل نمیچینم و بادکنک هوا نمی‏کنم، البته این یکسالگی -فقط- بهانه بود، کلاً اهل این مدل نوشتن نیستم. کما اینکه طعنه‏اش را چندی از رفقا در گودر بهم زده‏اند. در عوضش یکسری آمار می‏دهم که چنین و چنان.

  • در این مدت 124 پست در 10 دسته منتشر کرده‏ام که سهم هر درسته به طور میانگین 12.4 پست بوده است.
  • با کسر کردن تعداد کامنت‏هایی که خودم در جواب نظرات گذاشته‏ام، 1307 کامنت برای پست‏ها ثبت شده اند. به طور میانگین 10 کامنت برای هر پست.
  • تا به این ساعت 93 نفر اینجا را از طریق فید دنبال می‏کنند (سلام خوانندگان خاموش من).

ترین‏‏ها به شرح زیرند:

بعد دیدم این شرط انصاف نیست. این تمام آن چیزهایی نیست که ماحصل این یکسال بوده. دیدم چند دوست خیلی خوب پیدا کرده‏ام که بارها ازشان اسم برده‏ام، مشورت و همدلی‏هایی گرفته‏ام که چندتایشان خیلی خیلی ارزشمندند، بهترین‏هایشان حتی از طرف افرادی بوده اند که فقط یکبار برایم کامنت گذاشته اند (+) و (+). بعد بدتر شد، دیدم چطور از همه‏شان تک تک تشکر کنم؟! دیدم که زبان چقدر قاصر است وقتی می خواهی عمیقاً شاکر باشی! در نهایت به این نتیجه رسیدم که شاید بهتر بود اصلاً پست سالگرد نمیگذاشتم!

پراکنده:

اینجا در هیچکدام از دسته‏های رایج وبلاگ نویسی قرار نمی‏گیرد (به خاطر همان 10 دسته). اصولاً هدفم از وبلاگ زدن روزانه ‏نویسی نبود و نیست. اصلی‏ ترین هدفم از این کار شریک کردن دیگران در چیزهایی بود که از آن‏ها لذت می‏بردم یا فکرم را به خود مشغول می‏کرد.

به اشتراک ایمیلی وبلاگ خیلی اعتقاد نداشتم چون به نظرم تعامل با خواننده را به صفر می‏رساند و خواننده را خودخواسته از ابراز نظر، پیشنهاد و انتقاد بازمیدارد. اما در نهایت با احترام به حق بازدیدکنندگان/خوانندگان اشتراک ایمیلی مطالب را هم فعال میکنم با این امید که نظراتشان را دریغ نکنند.

دوستان همیشه نسبت به تصاویری که اینجا میبینند لطف داشته اند. برای اینکه در این پست بخشی هم برای ایشان باشد توضیح میدهم تصاویر این وبلاگ حاصل آرشیوی‏ست که از 10 سال وبگردی جمع شده و همچنان ادامه دارد. اگر برای پستی در این آرشیو تصویر مرتبطی نیابم، در اینترنت به دنبال آن نخواهم گشت.

بعضیها (مثل خودم) دوست دارند از ریز روزانه ‏های بلاگری که وبلاگش را می‏خوانند باخبر شوند! این امکان در مورد من در ستون کناری و در قسمت «گذران عمر» فراهم است که از توئیتر قدرت می‏گیرد. حساب توئیترم و فید آن در دسترس عموم (پابلیک) است. برای خودم به‏ شخصه جالب است که تا حالا 50 نفر دنبالگر این لحظاتم در توئیتر هستند و این به خاطر بده بستان و اینکه من هم دارم آنها را فالو میکنم نیست. چون من فقط 7 نفر را فالو میکنم! به چند نفر هم پیغام دادم و دلیلشان را برای دنبال کردنم پرسیدم که فقط آقای جلال سمیعی پاسخ دادند.

تقریباً در همین راستا و همچنین به این خاطر که ساعات زیادی از روز را مشغول وبگردی هستم، مواردی که در اینترنت توجهم و علاقه‏ام را برمی‏انگیزند از طریق گوگل ریدر به اشتراک میگذارم که میتوانید در اینجا آنها را مشاهده و در اینجا دنبال (فالو) کنید. اینجا هم مورد جالب برای من است که با وجود اینکه 20 نفر (شامل دو ربات که نفر واحد مناسبی برای شمارش آنها نیست، اما خب!) را بیشتر فالو نمی کنم اما 234 فالوئر دارم!

به امید اینکه آدم جالب‏تری باشم و لطف شما مستدام باشد.

30 مرداد 1389

23 دیدگاه برای «سالگرد»

  1. وبلاگ خوبی داری عزیزم. به منم سر بزن. D:
    (به همراه این شکل های گل که نمی دونم با چه فن و مشققتی می کشن تو صفحۀ کامنت D: )
    ولی خداییش خوب می نویسی و آدم خوبی هستی که هنوز می خونمت و جزء دوستامی. خلاصه که بیشتر بنویس و بهتر. 😉

    لایک

  2. دلیل وبلاگ نویسی هر چی باشه، مهم اینه که آدم اون چیزایی رو که تو ذهنش داره با بقیه به اشتراک بذاره.
    حالا یکی مثه من روزانه و غیر روزانه مینویسه، یکی مثل تو اون مشغولیات ذهنیش رو که دوست داره و ازشون لذت میبره.
    در هر حالت جفتش (روزانه نویسی یا چیزایی رو که دوست داریم) برای آدم شیرینه و بقیه هم این شیرینی رو حس میکنن.

    لایک

  3. خانم سالگرد وبلاگتون مبارک.
    یه چیز بی ربط هم بگم 30مرداد سالگرد ازدواج مامانم اینا هم هست 😀

    لایک

  4. الان ساعت 4 ممیز بیست و شش دقیقه صبحه به عنوان وبلاگ یکی مونده به آخر اومدم سری بزنم.
    تبریک من مهم نیست ولی بازم خودپسندی کرده و عرضه اش می کنیم.
    ایشالا صد سالگی-چقدر بی ربط خودم فهمیدم نمی خواد بگی-
    بیشتر عکس لطف کنید بیشتر موزیک
    کتاب کمتر اونی که معرفی کردی تا نصفه رفتم بقیه اش با خداست
    راستی از خدا هم بنویس
    دیگــــــــــــــــه-داشتم فکر می کردم-
    هیچی
    جز دوری شما

    لایک

      1. نمی دونم یه دلیل خیلی خاصی نداشت
        یه حس عجیب کنجکاوی یا تفتیش عقاید هم نبود
        یه حس خاص بود
        آدم بعضی وقت ها می تونه به احساسش هم احترام بذاره
        البته من آدم احساسی ای نیستم
        ولی خوب….
        حالا تو بنویس، ببینیم چی پیش میاد
        به قول حضرت شاعر هرچه پیش آید خوش آید

        لایک

  5. الان اومدم کامنت ها رو بخونم، در کمال ناباروری متوجه شدم که من خیلی بی ادبانه سالگرد تاسیس وبلاگت رو تبریک نگفتم و همینطوری دارم برای خودم می چرخم. واقعا شرمندم.

    تولد وبلاگت مبارک باشه.

    لایک

  6. مرسی چه آمار دقیقی. تبریک. موفق باشی. وبلاگ خوبی داری اما نمیگم چون قبلا گفتن و تکراری میشه.منم در آستانه وبلاگ دار شدنم. البته درستش کردم، اگه حوصله کنم راهش بندازم. این راه انداختن چند هفته است در دست اجراس، نمیدونم آخرش راه بیفته، نیفته!

    لایک

  7. سلام من تازه با وبلاگت آشنا شدم و فقط چند تا پست اخیرت را خوندم از اول (از رنجی که…) تا الان. اما نمیدونم چرا؟ اما چون احساس کردم زیاد با روحیاتت آشنا نیستم به خودم اجازه اظهار نظر ندادم. سالگرد وبلاگتو تبریک میگم امیدوارم بتونیم دوستای خوب برای هم باشیم و نظراتمون فقط آمار کامنتدونیت رو بالا نبره بلکه برای هم گاهی مشاورهای دلسوز، مایه ی آرامش ، و البته گاهی گوشهایی فقط برای شنیدن درد دل باشیم.

    لایک

بیان دیدگاه