من وقتی فهمیدم دیر یا زود ازش جدا میشم که اولین بار به مامانم گفتم باهام چیکار میکنه. تا قبل از اون همسری بود که در ذهنم جای مماشات داشت. روزی که به مامان گفتم این کارها رو میکنه و این کارها رو نمیکنه، فهمیدم خیلی برام غیر قابل تحمل بوده که این حرکت رو کردم. چون هیچوقت دلم نمیخواد آشفتهاش کنم یا آزارش بدم، باید خیلی موضوع مهم و غیر قابل گذشتی پیش اومده باشه که راضی بشم این شرایط رو برای مامان ایجاد کنم.